يك نكته را هم مى خواهم يادآورى كنم و آن نظام امر به معروف و نهى از منكر است. امر به معروف و نهى از منكر واجب حتمى همه است؛ فقط من و شما به عنوان مسئولان كشور وظيفهمان در باب امر به معروف و نهى از منكر سنگين تر است. بايد از شيوه ها و وسايلِ مناسب استفاده كنيم؛ اما آحاد مردم هم وظيفه دارند. با چهار تا مقاله در فلان روزنامه، واجب امر به معروف نه از وجوب مىافتد، نه ارزش تأثيرگذاريش ساقط مىشود. قوام و رشد و كمال و صلاح، وابستهى به امر به معروف و نهى از منكر است. اينهاست كه نظام را هميشه جوان نگه مىدارد. حال كه نظام ما بيست و يكساله و جوان است و در مقايسهى با نظام فرتوت هفتاد و چندسالهى پير كمونيستى در شوروى به طور طبيعى هم جوان است؛ اما اگر صد سال هم بر چنين نظامى بگذرد، چنانچه امر به معروف باشد و شما وظيفهى خودتان بدانيد كه اگر منكرى را در هر شخصى ديديد، او را از اين منكر نهى كنيد، آنگاه اين نظام اسلامى، هميشه تروتازه و باطراوت طراوت و شاداب مىماند. طرف امر به معروف و نهى از منكر فقط طبقهى عامهى مردم نيستند؛ حتى اگر در سطوح بالا هم هستند، شما بايد به او امر كنيد؛ نه اينكه از او خواهش كنيد؛ بايد بگوييد: آقا! نكن؛ اين كار يا اين حرف درست نيست. امر و نهى بايد با حالت استعلاء باشد. البته اين استعلاء معنايش اين نيست كه آمران حتماً بايد بالاتر از مأموران، و ناهيان بالاتر از منهيان باشند؛ نه، روح و مدل امر به معروف، مدل امر و نهى است؛ مدل خواهش و تقاضا و تضرّع نيست. نمىشود گفت كه خواهش مىكنم شما اين اشتباه را نكنيد؛ نه، بايد گفت آقا! اين اشتباه را نكن؛ چرا اشتباه مىكنى؟ طرف، هركسى هست بنده كه طلبهى حقيرى هستم از بنده مهمتر هم باشد، او هم مخاطب امر به معروف و نهى از منكر قرار مى گیرد